پذیرش و تعهد. این دو مفهوم حیاتی.
من عمیقأ به این معتقدم که اگر در چیزی نقش داشتم یا عضو گروهی بودم یا به هر حال در انجام یک کار من هم موثر بودم، و آن کار باب میل من نبود، یا باید در حین انجام آن کار یا وظیفه، نظرم را بگویم و تا حد ممکن تلاش کنم بهتر شود، یا اگر چیزی نگفتم و سکوت کردم، بعد ها به هیچ عنوان حق ندارم انتقاد کنم و بیفتم به جان آدم های دیگر که چرا فلان طور شد و بیسار طور نه! چون تاثیرگذار بودم و از قصد تأثیری نگذاشتم! چیزی هم اگر بگویم تمام انگشت ها به سمت خودم بر می گردد. پس سعی می کنم مسئولیت نتیجه نهایی را در حد خودم بپذیرم و متوقعانه انتقاد هایم را به سمت دیگران پرتاب نکنم!
- ۰ نظر
- ۰۳ مرداد ۹۹ ، ۰۷:۲۱