آن روزگارانِ دوره ی ۲۴.
هفته ی قبل کنکور، سر آن دیوانه بازی سازمان سنجش که «تعویق افتاد! نه نه اشتباه شد تعویق نیفتاد!» مونا با حال بد بهم زنگ زد و از تعویق افتادن کنکور اظهار ناراحتی کرد و من واقعا بسان مادری که بچه اش (سازمان سنجش) خرابکاری کرده و فرش خانه ی مهمان را خیس کرده است، چیزی نداشتم بگویم و فقط از طرف سازمان سنجش شرمنده ی این بچه ها بودم. مکالمه ی مان به «به نظرت ساندیس هنوزم کارخونه ش چیزی تولید میکنه؟» و «شما ساندیسو از ته نی می زدید یا از سر؟» ختم شد و با خنده تلفن را قطع کردیم. برای خودم خاطره ی بامزه ای بود. خواستم ثبتش کنم.
- ۲ نظر
- ۲۷ بهمن ۹۹ ، ۲۲:۳۵