پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

۱۰۰ مطلب در آبان ۱۳۹۹ ثبت شده است

Code 13

دوشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۹، ۰۹:۳۲ ب.ظ

امروز رکورد «فاصله سنی»، «رتبه کنکور» و «نحوه پوشش» را یک تنه جا به جا کردم.شخص مورد نظر را کد ۱۳ می نامیم - به دلایلی که عرض نمی کنم و هنوز کد ۱۱ و ۱۲ نداریم البته. کد ۱۳ [با اینکه متولد دهه ۷۰ بود] مثل یک دهه ۶۰ ای لباس پوشیده بود، مثل یک دهه ۵۰ای زندگی می کرد، مثل یک دهه ۴۰ای از امکانات استفاده می کرد. کد ۱۳ من را نمی فهمید. کد ۱۳ خیلی متفاوت تر از انتظار من بود. با اینکه من آدم هایی به لحاظ سطح تحصیلی کد ۱۳ زیاد دیده ام ولی کد ۱۳ اصلا شبیه عکس سه در چهارش در آن جدول نبود. کد ۱۳ پسر دایی های من بود اگر سادگی آن ها را ضربدر ۱۰، قدشان را ضربدر ۰/۷ و اعتقادات مذهبی شان در ۱ ضرب کنیم. کد ۱۳ باید یاد بگیرد که برای جلسات بعدیش با افراد دیگر، کت شلوار بپوشد نه لباس های خاکی دوران جنگ. کد ۱۳ فرد خیلی پاکی بود. خدایا کد ۱۳ را عاقبت بخیر کن و بهترین ها را برایش رقم بزن. ما با کد ۱۳ از همینجا خداحافظی می کنیم. خداحافظ کد ۱۳.

  • سایه

معضل امروز جامعه اگزیستانسیالیسم همین اگزیستانسیالیست نماهایی هستند که روزی نیم ساعت هم نمیگزیستانزیالیستند اما نام خود را اگزیستانسیالیست نهاده اند.


*از کامنت های زیر پست توییتر دانشگاه*

  • سایه

Mood

دوشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۹، ۰۵:۱۰ ق.ظ
It attracts and scares me at the same time. It's both sad and exiting. Ugly and pretty. That's how my life is just like living a paradox.
P.s: and I just want you to know, no matter what, you're precious and you'll do great.


  • سایه

ایشان - مد ظله العالی

دوشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۹، ۰۵:۰۵ ق.ظ

پدر بچه های من کسی ست که بتوانم بدون خجالت و سانسور، آدرس این وبلاگ و کانال تلگرام - که پر مسخره بازی ست - را به او بدهم. پست های اینستاگرام را که همه بلدند بخوانند.

  • سایه

بآی.

يكشنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۹، ۱۱:۴۸ ب.ظ

بعضی موقع ها حس میکنم تکه ای ابوطالب حسینی در وجودم دارم، آن وقت ها که وویس های قصه ی شب و تحلیل کانال ها و گیف ها را می گذارد. [ایف یو نو، یو نو.] به هر حال تا قسمتی دیگر از پست های بسیار لوس شعر های سعدی با شما خداحافظی می کنم. بآی.

  • سایه

غزل ۶۲۱

يكشنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۹، ۱۱:۴۵ ب.ظ

گفتی نظر خطاست، تو خودت دل می بری رواست؟

هه! خود کرده جرم و خلق بیچاره را گنه‌کار می کنی؟ این بود رسمش؟

  • سایه

تو دهنی سعدی در غزل ۶۲۰

يكشنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۹، ۱۱:۴۲ ب.ظ

آمدیم سر شوخی را با حضرت سعدی باز کنیم، ایشان خود بیتی تقدیم ما کردند و اضافه کردند: خودت خواستی!

  • سایه

رفتیم غزل ۶۱۹

يكشنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۹، ۱۱:۳۷ ب.ظ

ز دست عشق تو یک روز دین بگردانم

چه گردد ار دل نامهربان بگردانی؟ چی میشه مگه؟ آسمون به زمین میاد؟

  • سایه

کماکان غزل ۶۱۸

يكشنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۹، ۱۱:۳۴ ب.ظ

رمقی بیش نمانده ست گرفتار غمت را

چند مجروح توان داشت؟ بکش تا برهانی ما رو بابا!

  • سایه

غزل ۶۱۸

يكشنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۹، ۱۱:۳۳ ب.ظ

من هی نظر آوردم و بُردم که وجودی به تو مانَد، ولی خب ظاهراً همه اسمند و تو جسمی. [یا حتی بهتر] همه جسمند و تو روحی خب.

  • سایه