ولی در این مورد استثنائا مرا خلاص محالست ازین گنه که مراست ..
اما کاش ذره ای به چیزی که درباره ی امید برای پیج نشانی نوشتم باور داشتم. کاش ذره ای ..
- ۰ نظر
- ۲۷ خرداد ۹۹ ، ۲۰:۵۱
اما کاش ذره ای به چیزی که درباره ی امید برای پیج نشانی نوشتم باور داشتم. کاش ذره ای ..
از علائم کرونا، فقط معده درد، کمالگرایی و اهمال کاری تحصیلی اش را دارم.
من اما، دنیای درونم را نمی توانم با هرکسی به اشتراک بگذارم و این همزمان خوب است و بد است.
بله،بعد اینکه امروز جواب تست های مان آمد، میتوانم پیش بینی کنم خاطرات کرونا مثبت شدن بعضی از اعضای خانواده ما ، مثل خاطرات پسر هاست از سربازی. تمامی ندارد :)
من اوایل ورود به دانشگاه، تقریبا مطمئن بودم که کار درمان و مشاوره نخواهم کرد. فکر می کردم یا شناختی خواهم خواند یا صنعتی سازمانی. اما الان تقریبا مطمئنم که نه شناختی می خواهم نه صنعتی سازمانی! این چنین انسان ها کوچک اند و بی ثبات. خودم رو عرض می کنم البته.
من حتی می توانستم آن شعر های بدی را که می گفتی، همان هایی که پر بود از قافیه های نادرست و اختیارات و بی اختیارات (!) نادرست شاعری، از اعماق وجودم دوست بدارم. نداشتم اما میتوانستم!
ضمیر ناخودآگاه م! این قرار ما نبود!