حکایت «موجیم که آسودگی ما عدم ماست» و اینها
سه شنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۹، ۰۵:۵۶ ب.ظ
من اوایل ورود به دانشگاه، تقریبا مطمئن بودم که کار درمان و مشاوره نخواهم کرد. فکر می کردم یا شناختی خواهم خواند یا صنعتی سازمانی. اما الان تقریبا مطمئنم که نه شناختی می خواهم نه صنعتی سازمانی! این چنین انسان ها کوچک اند و بی ثبات. خودم رو عرض می کنم البته.
- ۹۹/۰۳/۲۷