1688
شنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۰۹:۰۹ ب.ظ
پیرو این پست، امروز رفتم مدرسه. اصلا خودم را نباختم و شروع کردم به صحبت. مدیر مدرسه خوب و نرمال برخورد می کرد. غروری حس نمی کردم و از 1:15 که داشتیم باهم صحبت می کردیم، 1 ساعتش را داشت تلاش می کرد که مرا راضی کند به کادر دوازدهمشان بیایم. می گفت حیف است تجربه ات را خاک کنی و از آن استفاده نکنی. ولی راستش را بخواهید اصلا و اصلا قصد کار اجرایی را ندارم. ذهنم توان ندارد و نمی توانم درگیری های ذهنی از جنس کنکور داشته باشم. (مخصوصا که شاید بخواهم دوباره برای کنکور ارشد بخوانم.) اما قرارداد روانشناسی را بستم و شاید چند هفته بعد قرارداد اقتصاد را هم ببندم! فلذا دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت، دائما یکسان نباشد حال دوران (خانم مدیر!) غم مخور!
- ۰۱/۰۲/۳۱
سلام
شما رو به خاطر داشتن؟!