پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

GN

شنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۹، ۱۱:۰۷ ب.ظ

شب‌خوش بگفتم خواب را.

  • ۰ نظر
  • ۱۰ خرداد ۹۹ ، ۲۳:۰۷
  • سایه

همیشگی

شنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۴۲ ب.ظ

همیشه میگفتم هر بهاری خزانی دارد و هر خزانی بهاری. فکر می کردم اگر سرد است، حتما روزی هم هوای خنک بهار را تجربه خواهم کرد. و همه ی اینها بخاطر این بود که دنیایم را در مدار ۴۰ درجه ی شمالی می دیدم. غافل از اینکه ما در قطب جنوب قرار داریم. همیشه سرد. همیشه روز. همیشه شب.

  • ۰ نظر
  • ۱۰ خرداد ۹۹ ، ۲۲:۴۲
  • سایه

توجیه

شنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۲۳ ب.ظ

گشتم و گشتم، هیچ چیزی را شبیه به آن اتفاق پیدا نکردم. مطلقا هیچ چیزی را.

  • ۰ نظر
  • ۱۰ خرداد ۹۹ ، ۲۲:۲۳
  • سایه

این شعر را هزاران بار پست کرده ام.

شنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۰۹ ب.ظ

نخست دیر زمانی در او نگریستم

چندان که چون نظر از وی باز گرفتم؛

در پیرامون من

همه چیزی به هیئت او درآمده بود.

آنگاه دانستم که

مرا دیگر از او گریز نیست.

  • ۰ نظر
  • ۱۰ خرداد ۹۹ ، ۲۲:۰۹
  • سایه

معلق

شنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۰۵ ب.ظ

من به تمام این ها عادت کردم. از این به بعد هم عادت خواهم کرد. نگران نباش. من چیزی برای از دست دادن ندارم، حتی امید.

  • ۰ نظر
  • ۱۰ خرداد ۹۹ ، ۲۲:۰۵
  • سایه

تغییرات

شنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۹، ۰۸:۳۱ ب.ظ

می دانی منِ یکسال پیش اگر در موقعیت فعلی بود چه می کرد؟ گریه، زاری، دعا و مناجات. منِ خرداد ۹۹ چه می کند؟ هیچ. واقعا هیچ.

  • ۰ نظر
  • ۱۰ خرداد ۹۹ ، ۲۰:۳۱
  • سایه

Excuse me, who are you..again

شنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۹، ۰۸:۲۳ ب.ظ

It actually freaks me out that everything is still about you.

  • ۰ نظر
  • ۱۰ خرداد ۹۹ ، ۲۰:۲۳
  • سایه

حکایت چشم ها

جمعه, ۹ خرداد ۱۳۹۹، ۰۵:۳۳ ب.ظ

من بودم و چَشمان تو،

نه آتشی و نه گِلی . . .

  • ۰ نظر
  • ۰۹ خرداد ۹۹ ، ۱۷:۳۳
  • سایه

گره

پنجشنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۹، ۰۶:۱۸ ب.ظ

در انزوای نداری، امید بر چه ببندم

زمین بی ثمرم را؟ دعای بی اثرم را؟

  • ۰ نظر
  • ۰۸ خرداد ۹۹ ، ۱۸:۱۸
  • سایه

نفحات

پنجشنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۹، ۰۴:۳۹ ب.ظ
بعضی آدم ها می آیند چند روزی رد بشوند و بروند. قصد ماندن ندارند اما در همان چند روز هم خیر می آورند و برکت. یعنی این را میخواهم بگویم که نسیم گذرایی هم اگر می شوید برای چند ثانیه، چند لحظه و بعد عبور خواهید کرد، نسیم خنک بهاری باشید به همراه بوی خاک خیس خورده و باران. نه سوز و سرمای خشک زمستان. یا گرمای سوزان بیابان.
  • ۰ نظر
  • ۰۸ خرداد ۹۹ ، ۱۶:۳۹
  • سایه