پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

ترم ۶، چطور انقدر زود از راه رسیدی؟

جمعه, ۱ اسفند ۱۳۹۹، ۰۴:۲۷ ب.ظ

بخاطر می آورم که تقریبا همه ی اول مهر ها من خیلی ذوق زده بودم. لباس هایم را اتو زده آماده می کردم، کیفم را مرتب یک گوشه می گذاشتم، روسری و چادرم را تا شده روی صندلی قرار می دادم و شب هم از ذوق دیر خوابم می برد. حتی برای شروع پیش دانشگاهی ام خیلی خوشحال بودم - البته بیشتر خوشحالی ام از این بود که آخرین سال تحصیل من در مدرسه است. فکر کنم این روحیه تا الان نیز ادامه پیدا کرده و در حقیقت من خوشحالم که ترم بعد با کارسازی و نوفرستی و استاد استادان، شاه شاهان، بشارت زمان - از شنبه - کلاس داریم.

  • ۹۹/۱۲/۰۱
  • سایه

نظرات (۳)

  • پَـــــر واز
  • حضوریه کلاستون؟

    پاسخ:
    نه :) و این تا حد زیادی قشنگ ترش کرده.
  • پَـــــر واز
  • میخواستم بگم چیزی که برای بقیه پسندیدین برای خودتون نه داره اتفاق میوفته که هیچی کنسل شد:(

    😂😭❤

    پاسخ:
    نه ما ترم بعدمون هم به احتمالات خیلی زیادی مجازیه :}}
  • پَـــــر واز
  • به یمن این خجسته اتفاق ، شیرینیشو لطفا یه مگنوم موزی بدین:)

     

    پاسخ:
    یه مگنوم موزی طلب شما اصلا :}
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">