شخصیت یا داستان. مسئله این است : )
اگر MBTI داده باشید، قطعا به این سوال برخورده اید: «ترجیح می دهید فیلم هایی که تماشا می کنید، از شخصیت های پیچیده برخوردار باشند یا داستان های پیچیده؟» راستش جواب من به این سوال شخصیت است نه داستان. در فیلم و کتاب، فرقی نمی کند. من دوست دارم با آدم ها و شخصیت های پیچیده سر و کله بزنم، نه یک فیلمنامه یا داستان پر رمز و راز.
در وبلاگ خواندن هم همینطور است. وقتی وبلاگی را باز می کنم و نوشته هایی را می بینم که نمی توانم در آن ها ردی از نویسنده پیدا کنم، معمولا وبلاگ را می بندم. [ هدف این نوشته، فقط شرح حال و احوالات نویسنده است، نه قضاوت و پیچیدن نسخه خوب و بد بودن برای آدم ها. چه بسیار کسانی که نوشته های پر زرق و برق و پر کنایه و استعاره را به هر چیز دیگری ترجیح می دهند و خب من چه کاره ام؟ ] همیشه در وبلاگ خواندن، بیشتر از اینکه دنبال نوشته های عجیب و غریب و متفاوت باشم، دنبال شخصیت های پیچیده ام. وبلاگ نویس هایی که فارغ از جنسیت، سن، محل زندگی، تحصیلات و شرایطشان، کم کم تصویر ذهنی ام را کامل تر کنند. با هر نوشته ی تک خطی یا هزار خطی، یک تکه از پازل شخصیتشان را می گذارم سر جایش و من عاشق این کارم. عاشق شناختن آدم ها.
- ۹۹/۱۱/۰۲