چه برایمان آورده ای مارکو.
امروز بالاخره امتحان رضازاده را دادم و خود را از شر آن رهانیدم. وی در تمام این مدت اشتیاقی به نوشتن پیدا کرده بود که توجیهی جز ایام مبارک امتحانات بر آن نمی توان یافت. و حتی چند پست هم برای خودش نوشت که آن ها را به طور سلسله وار - آن طور که آن ستاره خاکستری از آن بالا جُم نخورَد - در این وبلاگ بارگزاری خواهد کرد. فلذا بزرگواران کمربند های تان را سفت ببندید و پشتی صندلی خود را به حالت اولیه بر گردانید چرا که پست ها به شدت لوس و ننر هستند. خدمت خواهم رسید بعد اینکه با چهاااار بچه در مورد ازمونشان صحبت کردم و خود را از بند فایل های فلسفه علم گسستم و بعد از اینکه برگه امتحان ترم دهم و یازدهم را بالاخره صحیح کردم.
- ۹۹/۱۰/۲۹
:) طلایی مگه نیست ستاره ش؟!