یقینا کله خیر.
یک وقت هایی که خیلی عارفانه فکر می کنم، می بینم مگر چقدر در این دنیایم که بخواهم ناراحت نرسیدن به چیز هایی که میخواستم باشم. آن دنیا که ابد در پیش داریم و بحثش جداست، ولی ۷۰ سال ناقابل - تازه اگر به آن سن برسی - که این حرف ها را ندارد. ولی بعد شیطان می آید، نُطق عارف درونم را کور می کند و دوباره پر اضطراب و نگرانی می شوم و می گویم وای به آرزو هایم نرسیدم! وای ۲۰ سالگیم گذشت! وای فلان و وای بیسار! بله خدایا. الا بذکر الله تطمئن القلوب.
بعدش هم ما که نمی دانیم. خدایی گفتند، بنده ای گفتند، عالمی گفتند، جاهلی گفتند. حتما هر چه هست خیر است و مصلحت این بود که چنین رقم بخورد. حتما صلاح من این بوده که امروز اینجا باشم. حالا گاهی عسی ان تکرهوا ست و گاهی عسی ان تحبوا.
مثلا من فکر می کردم رتبه کنکورم خوووب خوووب ۶۰-۷۰ بشود ولی خب لطف خدا یکهو خواست که بهتر شود و این از آن چیز های خوب بود. و یکسال بعد، من در مرداد ۹۸ واقعا شکستم، یک بار جان دادم و دوباره متولد شدم. خدای رتبه های کنکور، خدای مرداد ۹۸ هم بود.
در هر صورت، اول از همه اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا و بعد هم سبحانک انی کنت من الظالمین.
- ۹۹/۱۰/۱۶