پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

واگویه های ۸ صبح

دوشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۱۱ ق.ظ

دیروز که بعد از ۹ شب با اسنپ در حال بازگشت به خانه بودم، حس کردم چقدر دوست دارم با سرعت بالا در آن اتوبان های خلوت و تاریک رانندگی کنم. البته من فعلا نه گواهینامه دارم، نه گواهی تردد، نه ماشین ولی آرزو که بر جوانان عیب نیست، هست؟

  • ۹۹/۰۹/۰۳
  • سایه

نظرات (۱)

منم حین گذشتن از راه های پر پیچ و خم تو روزای بارونی، حس گواهینامه گرفتن میگیرتم =(

پاسخ:
مهر قبولی آزمون شهری ات آرزوست =]
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">