انحلال
شنبه, ۱ آذر ۱۳۹۹، ۰۷:۲۸ ق.ظ
من در تو حل شده بودم. حل شده بودم جوری که دیگر «من» ای نبود. ولی قابل تحمل بود چون تو بودی، همه چیز تو بودی. ولی بعد از نبودنت، دیگر «من» ای نبود و «تو» یی نبود و من - طبیعتا - این زندگی را نمی خواستم! ولی بعد خودم را پیدا کردم، طول کشید ولی تکه های پخش شده ام را جمع کردم و با چسب قطره ای بهم چسباندم. من پیدا شده بودم. با جای زخم و شکستگی ها. ولی مهم این بود: من پیدا شده بودم!
- ۹۹/۰۹/۰۱