پشتیبانان.
۱. نشستم کلی فکر کردم که برای بچه های دوازدهم مجازی ام، چه کنم که هم خدا را خوش بیاید هم مرا و هم آن ها را! قبلا با هر برنامه هفتگی حضوری، یک رنگ و لعابی یا نوشته ای به جدولشان اضافه می کردم و از این خشک بودن در میآمد. اما الان حتی همچین کاری هم نمی شود کرد. هر چقدر هم صفحه ورد را خوشگلیزاسیون کنی، به درد نمی خورد. رفتم برایشان ۸ خوراکی خریدم و روی هر کدام یک نوشته گذاشتم. یکی مخصوص روز بعد ازمون، یکی مخصوص روز مطالعه، یکی مخصوص بعد کلاس آقای بهادر. همینطوری تا ۲۱ روز با ۸ خوراکی سر می کنند :) به نظرم دوست خواهند داشت. البته اگر بروند مدرسه و تحویل بگیرند!
۲. یک بچه ی کمال گرای فرهیخته ی فوق العاده مسئولیت پذیر دارم که امسال بخاطر حجم فشاری که به خودش وارد کرده آنقدر ها نمی تواند انرژی بگذارد و کامل درس بخواند. با محیا تصمیم گرفتیم به عنوان تکلیف و جزوی از برنامه، برایش تفریحات مورد علاقه اش را بگذاریم. مثلا ۱/۳۰ دیدن انیمیشن کوکو، ۱/۰۰ خوردن کیک هویج و چای در کنار خانواده، ۳۰ دقیقه مطالعه شعر و سرودن یک شعر کوتاه! یکبار سیما هم یک نسخه ی این شکلی برای من پیچید! اجازه داد یک روز کامل مدرسه نیایم و بروم کلی عشق و حال و تفریح! صبح با خانواده رفتیم ریبار کافه و یک صبحانه ی خیلی مفصل و زیبا خوردیم و بعد هم یادم نیست کجا رفتیم و چه کردیم ولی آن روز خیلی به من چسبید.
۳. آه کیک هویج. و ما ادراک ما کیک هویج.
- ۹۹/۰۷/۲۵