پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

ولی خب.

جمعه, ۲۵ مهر ۱۳۹۹، ۰۲:۵۶ ق.ظ

من انقدر جلو آمده ام که تقریبا راه جدیدی رو به رویم نمی بینم. من خیلی از مرز ها را رد کرده ام. من خیلی از قبح ها را شکسته ام. من خیلی ادب را زیر پایم له کرده ام. خیلی صبرم را کشته ام که حال می توانم تمام خشمم را از عمق معده ام بکشم بیرون و بیندازم جلوی آدم ها. من می توانم زندگیم را پای انتقام و لج بازی های بچگانه تلف کنم! نه که بخواهم ولی می توانم! اگر کسی به من می گفت که روزی این کار ها را خواهم کرد و این حرف ها را خواهم زد و این اتفاق ها برایم میفتد، با پشت دست می زدم در دهانش که این چه حرف هایی ست که می زنی! ولی خب.

  • ۹۹/۰۷/۲۵
  • سایه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">