پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

دردسر های صغیر

دوشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۹، ۰۴:۱۲ ب.ظ

من مدت هاست دیگر از کسی که هستم خجالت نمی کشم. من دیگر وقتی می پرسد: «اگر امتحان مهمت را گند زده باشی و در راه باران شدید گرفته باشد و خیس شده باشی و دیر خانه برسی و همسر فرضی ات لوبیا پلویی که خیلی دوستش داشتی را سوزانده باشد و هیچ چیز دیگری در خانه نباشد که بخورید؛ چه می کنی؟» خجالت نمی کشم و می گویم : «گریه می کنم.»

  • ۹۹/۰۳/۰۵
  • سایه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">