پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

Conflicts

سه شنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۹، ۱۱:۵۴ ب.ظ

گاهی دوست دارم واقعا یک چیزی مثل دوپامین دیتاکس را روی خودم پیاده کنم. هر چند من به عنوان یک دانشجوی روانشناسی نباید خیلی لی لی به لالای این حرف ها بگذارم ولی خب دلم یک پاکسازی از هر چه اینترنت و موبایل و گوشی و شبکه اجتماعی می خواهد [که بخاطر همه گروه های درسی دانشگاه و بچه های مدرسه و زیرگروه ها و فلان و بیسار نمی شود!]. دلم می خواهد تفریحاتمان چیزی جز اینستاگرام و چرخیدن در این صفحه گوشی نمیدانم چند در چند باشد.حتی بار ها به این فکر کرده ام که اینستاگرامم را برای همیشه ببندم. ولی خب فقط فکر کرده ام! اصلا به تصمیم قطعی نرسیده ام! یک تعارض گرایش - اجتناب خیلی عمیق است. چون به این سادگی نیست که بگوییم اینستاگرام اخ و پیف است یا بگوییم خیلی مفید است. راستش من هر دو استفاده را دارم! نبودنش را تاب نمی آورم بودنش را هم! البته فعلا هیچ چیز نمی دانم چون قوای تشخیص خوبی و بدی در من به فنا رفته و فعلا طول می کشد تا برگردد.

  • ۹۹/۰۷/۲۲
  • سایه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">