پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

تهی

چهارشنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۹، ۰۵:۰۳ ق.ظ

شده ام مثل یک قوطی کنسرو تو خالی. خالی خالی. چیزی درون من نیست. باید بگویم «قوطی تو خالی» عبارت دقیقی ست. مثل اینکه این جسم، حفاظ فلزی دورم باشد و من از درون تهی ام. و این اتفاق، داستان یک شب و دو شب نیست. من راه طولانی ای طی کرده ام تا به این نقطه رسیده ام. به نقطه ای که در درونم، نه علاقه ای و نه تنفری و نه باوری و نه علامت سوالی و نه هیجانی و نه غمی و نه شادی ای و نه گریه و بغضی و نه خنده و شوقی و نه هدفی و نه بی هدفی ای پیدا نمی کنم. نقطه صفر مطلق. و خب، از درون یک تهی، مگر چه می تواند بجوشد؟ جز کلمات و پست های پوچ تو خالی. نوشتن را در درونم پیدا نمی کنم. ننوشتن را هم.

  • ۹۹/۰۶/۰۵
  • سایه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">