الحمدلله علی کل حال
چهارشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۹، ۱۲:۱۳ ب.ظ
دور فاطمه سادات را هاله ای نور فرا گرفته و من دختری به آزادگی و با ایمانی و آرامش او کم دیده ام. با رفتن دایی، او بود که دیروز ساعت ها کنار پیکر دفن شده اش ماند و تنهایش نگذاشت. دعاهایش را کرد و نماز هایش را کنار مزار پدرش خواند، برگشت خانه و بدون اینکه بی قراری کند آرام و با لبخند شکرگزارانه اش با بقیه حرف زد و بعد، رفت روی تخت تک نفره ی پدرش دراز کشید، چشمانش را به کپسول های اکسیژن خالی شده دوخت و آرام اشک ریخت.
* اگر فاتحه ای قرائت بفرمایید، بسیار لطف می کنید.
- ۹۹/۰۴/۱۱