پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

چی کنیم چی کار کنیم

يكشنبه, ۸ خرداد ۱۴۰۱، ۱۱:۴۶ ب.ظ
از همان وقت که تجربه ای محکم برای ارائه به دیگران داشتم [کنکور کارشناسی]، شروع کردم به کار و اشتراک گذاشتن همان تجربه ها با دیگران. با عشق سعی می کردم هر چه می دانم و خودم لمس کرده ام را به بچه های کنکوری‌ام بگویم و سعی کنم اندکی در بهتر شدن اوضاع سال کنکورشان - چه درسی و چه غیر درسی - نقش داشته باشم. بعد از کنکور نیز هر زمان اتفاقی برایم می افتاد یا در مرحله ای از زندگی درس می گرفتم (خانواده، خواستگار، دانشگاه، انتخاب رشته، ازدواج و غیره) عاشق این بودم [و هستم البته] که سریعا آن را با دیگران به اشتراک بگذارم شاید که بتواند کمکشان کند.
این 7-8 ماه متاهلی با هر شیرینی و چالش‌‌اش، بار ها به این سمت هل‌ام داده که آنچه یاد گرفته ام را بنویسم، از کار های خوبی که در این مسیر انجام دادم، از اشتباهاتی که کردم. دوست دارم آنچه تجربه کردم را به اشتراک بگذارم، شاید بتوانم کمکی به کسی کرده باشم. ولی چند مانع جلوی رویم وجود دارد. اولی شناخته شده بودن من توسط بسیاری از شما بزرگواران است که دیگر صرفا «خانم سایه» بلاگ نیستم، یک فالوور اینستاگرام ، یک دوست قدیمی یا یک آشنای دورم که اسم و رسم و فامیل حقیقی ام مشخص است. این ماجرا به خودی خود اصلا بد نیست و من مشتاقانه طالب حضور همه دوستان و عزیزانم در این وبلاگ هستم اما تجربه هایم از دل زندگی شخصی بر می آیند و به اشتراک گذاری آنها با نزدیکانم یعنی پذیرفتن تبعاتی که خواسته یا ناخواسته در پی دارد.
دومین مانعم این است که من معتقدم ازدواج و زندگی مشترک برای هر زوج یک تجربه منحصر به فرد است. نه می توان نسخه واحد پیچید و نه می توان اظهار نظر یکسان کرد. ترسم این است که بعضی مخاطبان نوشته ها [دور از جان همگی] به خوبی از این موضوع آگاه نباشند و شروع به مقایسه شرایط خود با نگارنده کنند و این بیشترین ترس من از هر گونه نوشتن در مورد شرایط تاهل است! من صد البته نمی خواهم تمام شیرینی ها و چالش های زندگی ام را با ریز جزئیات بازگو کنم اما هر تجربه و درسی برآمده از داستانی واقعی ست و شرح آن داستان می تواند به درک بیشتر آن تجربه کمک کند‌.
سومین نکته مناسب نبودن فضای این وبلاگ برای اشتراک گذاری نوعی دیگر از مطالب است. مطالبی که ناشی از مطالعه - هر چند مختصر - در رشته تحصیلی ام و مطالعات شخصی خودم است. اجازه دهید یک مثال بزنم. آنچه که مدتی‌ست فکرم را مشغول کرده این است که ما در زمینه آگاهی جنسی بسیار بسیار بسیار ضعیفیم. از دختر نوجوان تازه به بلوغ رسیده بگیرید تا زنان متأهل، هر کدام باید متناسب با شرایط و سن و نیاز، آگاهی و اطلاعاتی داشته باشند که بعد ها دچار مشکل نشوند و متاسفانه هیچ مرجع و منبع مشخصی برای این آگاهی بخشی وجود ندارد. دوست دارم در این زمینه کار کنم و اطلاعاتم را به اشتراک بگذارم ولی فکر نمی کنم «پناه» بستر مناسبی برای این حرف ها باشد.
خلاصه اش کنم: نمی دانم چه کار کنم! شما راه حلی دارید؟
  • ۰۱/۰۳/۰۸
  • سایه

نظرات (۱)

پی وی من بگو :))))))))

 

پاسخ:
چشم :)))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">