پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

inspirational you

جمعه, ۹ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۰۳:۳۱ ق.ظ
کسی را مثل او ندیده ام که این درک عمیق از ادبیات و موسیقی داشته باشد. که باعث شود منی که حوصله ام گاهی از خواندن شعر سر می رفت، دلم بخواهد که شعر بخوانم و شعر بشنوم و بعد توضیحات او را طلب کنم. دوست دارم هر موسیقی را کنار او گوش کنم تا حرکات دستانش را هنگام شنیدن نت ها نظاره کنم. حالا شعر های اخوان و منزوی و مشیری را بهتر می فهمم و بهتر به خاطر می سپارم. حالا به متن شعر های شجریان با دقت گوش می سپارم. حالا وقتی در دفتر معلم ها نشسته ام و می شنوم که معلم ادبیات به بچه ها خوان هشتم اخوان را درس می دهد، یاد آن شب می افتم که روایت این شعر را شنیدم و به عمق جانم نشست و در دل گفتم: کاش او به جای معلم ادبیات بود تا بچه ها می توانستند خوان هشتم را از زبانش بشنوند. حیف شد، مگر نه؟
  • ۰۱/۰۲/۰۹
  • سایه

نظرات (۲)

عجبببب:)))))) 

پاسخ:
بی تربیت :))

:))))))))))) 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">