۱۶۵۸
امروز و البته روز های پیشین مقادیری روانشناسی فیزیولوژیک خواندم. امشب موقع شام داشتم فکر می کردم پس کی هسته های شکمی میانی هیپوتالاموسم می خواهد فرمان سیری را بدهد؟ :) بعدازظهر هم داشتم فکر می کردم کاش می توانستم ماکتی از مغز انسان داشته باشم و همه آموخته هایم را روی آن مستقیم ببینم. یا مثلاً یک فیلم از درون مغز که در حالت های مختلف کدام تکه فعال می شود و کدام مسیر ها به راه میافتند. وقتی هم که درد داشتم به این فکر کردم اگر الان اوپیوئید های درون زادم ترشح نمی شدند، چه میزان از درد را تجربه می کردم؟ روانشناسی فیزیولوژیک خیلی جالب است. البته منظورم این نیست که حالات روانشناختی را به دلایل فیزیولوژیک تقلیل بدهیم ولی مکانیزم بدن انسان در مورد خلق و خو و انگیزش و هیجان و چیز های دیگر حقیقتا خیلی جالب است! نه؟
- ۰۰/۱۱/۲۸
حقیقتا جالبه!
کلا ارتباط بین چیزهای جسمانی و چیزهای روانی و چیزهای روحی خیلی جالبه!