پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

سفرت بخیر اما!

پنجشنبه, ۹ دی ۱۴۰۰، ۰۱:۵۳ ب.ظ

استوری های دوستانم در مورد سفر دسته جمعی مشهدی ست که رفته‌اند. دلم هوس سفر کرد، دلم رفت شمال در مه و دره های سبز یک لیوان چای زغالی خورد و برگشت، دلم رفت مشهد و اذن دخول خواند و زیارت کرد و خانواده همسرش را یک دل سیر دید. دلم رفت شیراز و فالوده خورد و زیر درختان نارنج نفس کشید. دلم رفت جنوب، در هوای گرم و شرجی اش ذوب شد و بازار های محلی اش را دید و کنار ساحل نشست و جوراب هایش را درآورد و پاهایش را خیس کرد. دلم رفت و من اینجا مانده‌ام که فصل سوم کتاب خلاصه بالینی کیهان را تمام کنم و تست هایش را بزنم. دل من! سفرت بخیر اما، تو و دوستی خدا را، گر از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی، به شکوفه ها، به باران؛ برسان سلام ما را! خب؟

  • ۰۰/۱۰/۰۹
  • سایه

نظرات (۲)

عه؟ نیاز به اصطلاح و کلمه مشهدی داشتید با من تماس بگیرید. اصلاح لهجه تضمینی👌

(که این مورد آخر با دو روز مشهد رفتن خود به خود حل میشه =))) )

پاسخ:
حتما حتما :) البته من الان خودم یه پا مشهدی شدم، علاوه بر مشهد رفتن، همسر مشهدی خیلی سکوی پرتاب بالاتریه :)))

قابل پیش بینیه. چون خیلی لهجه غالب شونده ایه. :دییی بهتون حق میدم. =)))

پاسخ:
خیلی واقعا :)))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">