پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

همان همیشگی.

دوشنبه, ۱۵ آذر ۱۴۰۰، ۱۱:۳۸ ق.ظ

عذرخواهم اگر مدتی ست پست های این وبلاگ ازدواجی شده. اینجا نمودی از من است و دوست دارم کمی هم از این جنبه از زندگی بنویسم. راستش من هنوز همانم. من از یک دختر کتانی پوش و روسری های نخی سر کُن، به یک دختر کفش پاشنه بلند پوش با لباس های سفید و روسری های ساتن سَر کُن تبدیل نشده ام! البته درست است که هر جایی اقتضائات خودش را دارد و مثلا نمی توان یک مهمانی رسمی را با کفش های کتانی مشکی خاکی رفت! حرفم این است که موود همیشگی من هنوز همان است که بود. من مدرسه که می روم مانتو های نو و جدید سفید و شیری نمی پوشم، کفش پاشنه 7 سانت پایم نمی کنم، من وقتی می روم دانشگاه وقتی سردم می شود سویی شرت می پوشم، یا شلوار لی پایم می کنم! نه که تیپ های دیگر مذموم باشد، حتی به نظرم زیبا هم هست، من هم بعضی موقع ها نحوه پوششم رسمی می شود ولی به قول خانم ترنج، ازدواج قرار نیست از ما شخص دیگری بسازد! قرار نیست یکهو همه چیز زیر و رو شود! دوست دارم تمام تلاشم را بکنم که در پوشش و رفتار و بقیه جنبه های زندگیم خودم باشم، نه تعریف کلیشه ای و لوسی به نام "عروس!"

  • ۰۰/۰۹/۱۵
  • سایه

نظرات (۱۰)

یا مثلا موهاتو هنوز زرد عقدی نکردی :)))

پاسخ:
آره آفرین :)))))))))

از آنجا که من اکثرا عروسها رو تو مهمونی‌های خانوادگی و اینها دیدم طبیعتا همیشه تیپ «عروس» داشتن و خب شما نیز گویا مستثنا نیستید😶

پاسخ:
توی مهمونی شما نیز مستثنی نخواهید بود پس :))

ترنج چه با شما سنگین حرف میزنه

مسخره بازیاش واس ماس XD

پاسخ:
:)))))) بچه به این خوبی
  • یاس ارغوانی🌱
  • کامنت اول خیلی حق بود😂

    ولی استوری و پست منو آقایی نذاشتن نصف راه خودم بودن و کلیشه ای نبودنه.

    پاسخ:
    آره :))) + عکس پروفایل دست روی دست با حلقه :)))

    خاک به سرم، زری برووو :)) اونا همونجا چال میشن🤝

     

    نمی دونم این تغییرایی که بالاخره مستلزم ورود به یه دوره جدید از زندگی ان، تا چه حد واقعا "مستلزم" همون ان. الان در مورد شما نمیگما... 

    اصولا هر معلمی ازدواج کرد -همون طور که گفتم- معمولا بر نمی گشت. (یا بیشتر از قبل سرشون تو گوشی بود. :)) ) یکی از کسایی که تو مدرسه خیلی باهاشون راحت بودم جند ماهی هست ازدواج کردن و حقیقت اینه که دیگه اصلا احساس نمی کنم راحتم. تلقین هم نیست. چون تا یه مدتی نمی دونستمم حتی. همچین چیزایی. دخترخاله م که ازدواج کرد بهم سفارش شد که بهش بگم فلانی "خانوم" -_- راستش اگه قرار باشه انقدر رفتارای کسایی که باهاشون صمیمی ام تغییر کنه، عطاشو به لقاش می بخشم. حس نمی کنم "احترام" باشه. بیشتر یه جور پرده ست که می کشن بین خودشون و دوستای مجرد(!)شون. بعدم فکر و ذهن شون میشه میکاپ و لباس و اینا :/ می دونین چی می خوام بگم؟ از اینکه یهو کفشاشون از کتونی به طبی مشکی تغییر می کنه خوشم نمیاد. اینکه دیگه بلند نمی خندن و دوون دوون راه نمیرن :) یا نمی دونم، تو بیوگرافی و کپشناشون می نویسن دلبر و یار و اینا :| بعد ماهگردشونو جشن می گیرن و محتوای همه اینستاشون میشه "😘😍" و فالووینگاشون به طور محسوسی تغییر می کنه. بازم منظورمو نرسوندم و زیاد حرف زدم. همه ش استرس داشتم تو بیوگرافیتون بنویسین و من شر حاسد اذا حسدددد :)))))

     

    و جالب تر اینکه این مدت واقعا نگران بودم خدای نکرده شما هم از این دسته باشین که تا الان با افتخار نبودین 3> [قلب]. خیالتون راحت. اگه پیش بیاد خودم خصوصی گوشزد می کنم. :|

    پاسخ:
    اگه چیزی هست بگین ما هم بخندیم 😁
    آره متوجه کامل، منم دیدم اتفاقا و حس کردم. حتی نوع برخورد آدم ها متفاوت میشه. حتی آدم ها حس می کنن تفاوت سنی پیدا می‌کنن :) یه جور دیدگاه از بالا به پایین، یا دید برنده به بازنده!
    امیدوارم هیچ کدوم ما - نه من و نه تو در آینده ایشالا - اینطوری نباشیم و کماکان زندگی هامون روال عادی خودش رو طی کنه.
    نگران نباش فک کنم جای نگرانی نباشه 😁❤️ قلب بهت.

    سلام سایه خانوم :))

    من نمی‌دونستم، رفتم چند پست پایین‌تر و تازه متوجه شدم :)

    چقدر خوشحال شدم :)) 

    مبارک باشه، سپیدبخت باشید🌷💚


     

    پاسخ:
    سلام سلام :)
    سلامت باشین کلی متشکر و ممنووون 💐😍
    ان شاء الله همه همینطور باشن، به دعا شما😍

    الحق که دوست فاخته ای 😎

    پاسخ:
    بله بله 😎 پست سفید اعلام ت هنوز یادمه :)

    من دقیقا به همین خاطر از ازدواج دل خوشی ندارم که نکنه تبدیل به آدم دیگه بشم.

    پاسخ:
    راستش امکان وقوع این اتفاق، به نظرم به نفس ازدواج بر نمی‌گرده، به خود آدم بر میگرده. میدونین چی میگم؟ :)

    :))) 

  • نهالِ کوچک🌱
  • من تازه همین امشب فهمیدم!⁦⁦⁦⁦😳🥺😍

    واقعاا مبارک باشه خانوم سایه⁦^_^⁩

    ان‌شاءالله که همیشه خوش‌بخت باشید کنار هم روزای خوبی رو تجربه کنین! ♡‿♡

     

    +راستش از بس نیومدم که از اوضاع همه بیخبرم امشبم یهو اومدم بیان و گفتم یه سری هم به اینجا بزنم، ولی حقیقتا خوشحال شدم⁦(:

     

    پاسخ:
    ممنوونم نهال جان :) سلامت باشی

    خوب کردی قدمت سر چشم :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">