چهارشنبه ۰۰ بامداد.
چهارشنبه, ۱۲ آبان ۱۴۰۰، ۱۲:۱۲ ق.ظ
آمدم بنویسم: «تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم» که دیدم امروز از نماز صبح بیدارم و کلی هم کار کردهام و خستهام. پس احتمالا بعد اینکه چندکار دیگر انجام دهم بیهوش شوم و تا صبحدم قدم زدن و مفاخره با آسمان و اینها کلا کنسل است و خیلییی خوابم میآید. ولی علی الحساب میتوانم بگویم «سحر کرشمهٔ چشمت به خواب میدیدم، زهی مراتب خوابی که به ز بیداریست ...» تا چشمهایم را ببندم و ببینم که چه میشود ...
- ۰۰/۰۸/۱۲