پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

میانه.

دوشنبه, ۲۶ مهر ۱۴۰۰، ۰۸:۱۶ ب.ظ

برای هیچ کس قابل باور نیست ولی به معنای واقعی کلمه دقیقا وسطِ وسطِ وسطِ خوف و رجا غوطه ورم. همان نقطه‌ی تعادل که به هیچ سمتی میل نمی‌کنی و همان جا معلق می‌ایستی. همانجا ایستاده‌ام و منتظرم که به سمتی پرتاب شوم. خودم را به هر سمتی می‌کشانم دوباره به نقطه‌ی وسط بازمی‌گردد. انگار نمی‌تواند هیچ کدام را بپذیرد. نه خوف خوف دارد، نه رجای رجا. من دقیقا همان وسط‌ام. همان نقطه‌ای که سکه نه شیر میفتد و نه خط. همان جایی هستم که دو نفر با وزن یکسان یکسان روی الاکلنگ می‌نشینند. همان جایی که دما نه مثبت است و نه منفی، همان جایی که نه گریه ‌‌‌می‌کنم و نه می‌خندم، من همان‌جا ایستاده‌ام، با چشم هایی منتظر و دست هایی ناتوان.

  • ۰۰/۰۷/۲۶
  • سایه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">