پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

n فاکتوریل، به روی n - r فاکتوریل.

چهارشنبه, ۱۴ مهر ۱۴۰۰، ۰۵:۳۳ ب.ظ

شده ام ریاضی‌دان. هی احتمالات مختلف را در ذهنم می‌چینم، هی مرور می‌کنم اگر فلان جور شد چه کار کنم؟ اگر بیسار جور شد چه؟ اگر x اتفاق بیفتد حال و روزم چگونه است؟ اگر y اتفاق بیفتد چه؟ اگر z باعث a شود چه کار کنم؟ اگر باعث پیشآمد b شود چه؟ خلاصه بگویم درس اول ریاضی سال پیش‌دانشگاهی این روز ها به طور ملموس در زندگیم پرکاربرد شده. نه که مضطرب باشم، نه اصلا، فقط دارم سعی می‌کنم خودم را برای هر چیزی آماده کنم. هر چیزی. انگار یک نوع نقشه راه می‌چینم. غافلگیر نشدن همیشه آدم ها را یک هیچ جلو میندازد و من اصلا نمی‌خواهم با پیش آمد غیر منتظره‌ای روبه‌رو شوم. البته درست است که همه‌ی این فکر ها را هم می‌کنم اما «هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر/ آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم! هر لحظه که می کوشم در کارکنم تدبیر/ رنج از پی رنج آید، زنجیر پی زنجیر!»

  • ۰۰/۰۷/۱۴
  • سایه

نظرات (۲)

زیادم سعی نکن. گاهی به سختی گاهی خوشبختانه، خدا خلاق تر از احتمالات ریاضیتیه 

پاسخ:
آره واقعا دمش گرم. کارگاه آموزش خلاقیت فقط خودش :)

:)))))) 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">