n فاکتوریل، به روی n - r فاکتوریل.
شده ام ریاضیدان. هی احتمالات مختلف را در ذهنم میچینم، هی مرور میکنم اگر فلان جور شد چه کار کنم؟ اگر بیسار جور شد چه؟ اگر x اتفاق بیفتد حال و روزم چگونه است؟ اگر y اتفاق بیفتد چه؟ اگر z باعث a شود چه کار کنم؟ اگر باعث پیشآمد b شود چه؟ خلاصه بگویم درس اول ریاضی سال پیشدانشگاهی این روز ها به طور ملموس در زندگیم پرکاربرد شده. نه که مضطرب باشم، نه اصلا، فقط دارم سعی میکنم خودم را برای هر چیزی آماده کنم. هر چیزی. انگار یک نوع نقشه راه میچینم. غافلگیر نشدن همیشه آدم ها را یک هیچ جلو میندازد و من اصلا نمیخواهم با پیش آمد غیر منتظرهای روبهرو شوم. البته درست است که همهی این فکر ها را هم میکنم اما «هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر/ آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم! هر لحظه که می کوشم در کارکنم تدبیر/ رنج از پی رنج آید، زنجیر پی زنجیر!»
- ۰۰/۰۷/۱۴
زیادم سعی نکن. گاهی به سختی گاهی خوشبختانه، خدا خلاق تر از احتمالات ریاضیتیه