شرحی مختصر.
پنجشنبه, ۸ مهر ۱۴۰۰، ۱۱:۱۶ ب.ظ
این شب ها زودتر از شب های قبل میخوابم. چون خسته ترم. ولی درس نخوانده ام و راستش این ماجرا خیلی نگرانم میکند. نه چون خیلی خرخوان هستم فقط چون آخرین رتبه قبولی دانشگاه و رشته ای که میخواهم ۶ یا نهایتا ۸ است و با این اوضاع چنین چیزی محقق نمیشود. البته من به نتیجه کار ندارم، نتیجه روزیست و روزی را خدا میرساند اما من باید توانم را بگذارم و خب دارم این کار را نمیکنم! و این بد است. خیلی بد. تمرکز سخت است، با وجود مدرسه و کلاس های آموزشگاه کتابخانه رفتن میسر نمیشود و برنامه هایم همه مانده. امیدوارم خدا کمکم کند. فقط همین.
* پست قبل را آرشیو کردم. به دلم نمی نشست.
- ۰۰/۰۷/۰۸
پست قبل راجع به خدا و چمران اینا بود ؟
اتفاقا تنها پستی که به دل من نشست اون بود :)