1-5
1. چشم هایم خسته است و لنز هایم کم کم دارند به حضور پر شور و مستمرشان از 8 صبح در چشم هایم اعتراض میکنند. دست هایم خسته است و سخت هم تایپ میکند. باید یک فایل را تا امشب آماده کنم و جواب یکسری پیام را بدهم. ترکیب واتسپ و پاییز و چیز های مَگوی دیگر ترکیبی سمی ست و من دچارِ "جواب دادن به پیام های مهم واتسپ با حال مَگو و کلافه در اولین شب پاییز" هستم.
2. پرتکرار ترین "کاش" این روزها این است: "کاش جلوی خودم را گرفته بودم و چیزی بروز نمیدادم". در مرتبه دوم "کاش پاییز و زمستان زود بگذرد" قرار دارد و مقام سوم را مشترکا "کاش فالوده تمام نشود" و "کاش دیوان منزوی داشتم" از آن خود کرده اند.
3. من از همین الان، روز ها را میشمارم تا به اولین جوانه ی روی درخت برسم. من اصلا اصلا اصلا اصلا از پاییز و زمستان خوشم نمیآید. من از سردی و بی روحی و خشکی پاییز خوشم نمیآید. پاییز همیشه به رخم کشیده که در شب های طولانی یک انسان فانی و تنها هستم. پاییز هر روز و هر شب یادآوری میکند که اگر بخواهم راه دانشگاه تا خانه را برگردم - مثلا کلاس ها حضوری باشد - باید تنها باشم. یادآوری میکند که در تاکسی تنها هستم، در پایانه آزادی بی آر تی تنها هستم. پاییز انبه و هلو و هندوانه و گیلاس را از من میگیرد و یک نارنگی پرت میکند جلوی رویم. پاییز خیلی فصل مهربانی نیست و ظاهرا خیلی هم وقت شناس است. چون دقیقا از همین امروز مهمان من شده. از همین امروز یادآوری و ریمایندر هایش را شروع کرده. خشکی و سردی اش را از همین امروز همراهش آورده. شاید تنها خوبیاش همین باشد: آن تایم بودن!
4. البته که از غرغر های نیمه شبم بگذریم، هر چه تو تدبیرش کرده باشی و آفریده باشی زیباست خدای من، عزیز من، پروردگار من. حتی پاییز. ولی خب حق بده من منتظر "یحیی الارض بعد موتها" باشم. لطفا.
5. من نمیفهمم. راستش نمیخواهم بفهمم. نمیخواهم تلاشی در این جهت کنم و این از آن جنس نمیخواهم هایی نیست که عملی نشود. راستش مدتی پیش استارتش خورد. انرژی ای که برای گشتن لا به لای عبارات و روزمرگی ها و چیز های مختلف و فهمیدن گذاشته ام، تمام شده. صفر صفر. بر میگردیم به شعر فاضل نظری. همان که همیشه زمزمه اش میکنم. (راستی در بین این کار ها و این حال و احوالات داغانم، گفته بودم دلیل این همههههه اقبال به فاضل نظری و وجود کتاب های شعرش در خانه ی اکثر دوستانم را نمیفهمم؟)
- ۰۰/۰۷/۰۲
فاضل نظری و میشه شدیدا باشعراش همذات (درست نوشتم ؟) پنداری کرد :")))
از اینا که بگذریم...
پاییز خیلی دلگیره
هوا زود تاریک میشه
کلا رو مخه !!!!
((از باز شدن مدارس که رو مخ ترینخ بگذریم))