عرش به فرش
يكشنبه, ۷ شهریور ۱۴۰۰، ۰۱:۲۱ ق.ظ
میآیی کمی از دغدغهی این دنیا فاصله بگیری، میآیی بار و بندیلت را جمع کنی و بروی و برای مدتی از بار تمام مسئولیت هایت شانه خالی کنی، میآیی ساعت ها در مرتفع ترین نقطه ی شهر بنشینی و رفت و آمد آدم ها را بنگری و فکر کنی، که یکهو یک بچهی دوازدهمی پیام میدهد:«سلام سایه جون خوبین؟ چجوری تاریخ رو بخونم که یادم نره؟»
- ۰۰/۰۶/۰۷
وای😂😂
دانش آموزم و اونو درک می کنم. شاید معلم بشم و باید شما رم درک کنم. سخته :} میزون نیست.