نتیجه گیری های آنی در بین هزاران هزار کار و سر شلوغی
شنبه, ۶ شهریور ۱۴۰۰، ۰۱:۲۴ ب.ظ
درست جایی که تازه زیرگروه هایم مشخص شدند و از دیشب ده دقیقه بیشتر نخوابیده ام و هنوز نهار نخورده ام و از صبح در بدو بدو بودم و پنج دقیقه دیگر هم باید بروم دنبال یک کار دیگر، به این نتیجه رسیده ام که «نرسیدن» عاشق ها بهم دیگر در طووول تاریخ آنقدر زیاد بوده که شاید «رسیدن» آنها استثناء و معجزه محسوب شود. واقعا جالب نیست؟ هر روز تعداد زیادی آدم به جرگه ی عاشق های ناکام تاریخ میپیوندند و ما هنوز خوش خیال برای خودمان رویای قدم زدن و خندیدن با محبوبمان در راه کهف تا دانشگاه شهید بهشتی را داریم؟ [(البته این خیال من بود :)))) مال شما نمیدانم چیست :)))]
- ۰۰/۰۶/۰۶