پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

درست جایی که تازه زیرگروه هایم مشخص شدند و از دیشب ده دقیقه بیشتر نخوابیده ام و هنوز نهار نخورده ام و از صبح در بدو بدو بودم و پنج دقیقه دیگر هم باید بروم دنبال یک کار دیگر، به این نتیجه رسیده ام که «نرسیدن» عاشق ها بهم دیگر در طووول تاریخ آنقدر زیاد بوده که شاید «رسیدن» آنها استثناء و معجزه محسوب شود. واقعا جالب نیست؟ هر روز تعداد زیادی آدم به جرگه ی عاشق های ناکام تاریخ می‌پیوندند و ما هنوز خوش خیال برای خودمان رویای قدم زدن و خندیدن با محبوبمان در راه کهف تا دانشگاه شهید بهشتی را داریم؟ [(البته این خیال من بود :)))) مال شما نمیدانم چیست :)))]

  • ۰۰/۰۶/۰۶
  • سایه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">