1-5
1. برادرم قدرت عجیبی در متقاعد کردن آدم ها دارد. می بینی با یک مسئله مخالف صد در صدی و بعد از 2 ساعت صحبت با او موافق شدی بدون اینکه خودت بفهمی! امشب چند باری وسط صحبتمان که بحث بالا گرفت و داشت بیخ پیدا می کرد گفتم متیو من دوستت دارم و تا آخر دنیا دوستت خواهم داشت ولی این حرف ها را قبول ندارم و با این موضوع هم مخالفم! این حرف هایم از ته دل بود. ولی بعد حدود 3 ساعت صحبت واقعا نظرم داشت تغییر می کرد ولی چون می دانستم از همان شست و شو های مغزی همیشگی اش است با احتیاط گفتم به حرف هایت فکر خواهم کرد :))
2. خودم می فهمم درست نیست، خودم می فهمم نباید اینطور باشم، ولی نمی شود. نمی شود. نمی توانم. خدایا شرمنده ام. به یک پاکسازی و داروی شفا دهنده روح احتیاج دارم، کسی مارک خوب سراغ دارد؟ که برای خانواده خودش هم از همان برده باشد؟
3. "سکوت می کنم و عشق در دلم جاری ست … که این شگفت ترین نوع خویشتن داری ست!" [چه غلط ها]
4. "تمام روز ، اگر بی تفاوتم اما … شبم قرین شکنجه، دچار بیداری است … "
5. ولی اگر آقای منزوی اجازه می دهند ما این یک شبمان دچار بیداری نباشد که فردا ساعت 7:30 باید بیدار باشیم و 10 برویم مدرسه. پس با اجازه آقای منزوی، کی پاپر های بلاگ، طراح لباس های آبی المپیک، عیسی کلانتری و همه ی وابستگان سببی و نسبی ما برویم بخوابیم. شب بخیر. امیدوارم شب، شما بزرگواران را در خود نبلعد.
- ۰۰/۰۵/۰۲
1- چه خفننن
4 چقدر خوب بود:)