پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

غیرقابل پیگیری ۲

جمعه, ۱ مرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۳۰ ق.ظ

می خواهم فرض کنم که بعد از خواندن متن سه پست قبل، پرسیدی: «منظورت از تقلا نکردن چیست؟» باید در جوابت این را بگویم: زمانی که دورت را آدم های متفاوتی پر کرده اند، من هیچ وقت تلاشی برای کنار زدن آن آدم ها نمی کنم! بقیه را هل نمی دهم تا کنار تو قرار گیرم. من دور می ایستم و فقط نگاه می کنم. اگر تو چشم هایت را کمی بگردانی و دور و برت را ببینی، مرا خواهی دید. چشم هایت با چشم هایم تلاقی می کند و نگاهت در نگاهم گره خواهد خورد. ذوب خواهی شد، ذوب خواهم شد. ولی از دور. من تقلایی برای نزدیک شدن نمی کنم.

  • ۰۰/۰۵/۰۱
  • سایه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">