پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

اونطوری که فکر می کنی نیست.

يكشنبه, ۱۳ تیر ۱۴۰۰، ۱۰:۰۸ ب.ظ

در بحث «اگر با دیگرانش بود میلی، چرا جام مرا بشکست لیلی» می توانیم مثل همیشه اینطور نگاه کنیم که خب بله لیلی میل اش با تو بوده و چون کار دیگری نمی توانسته انجام دهد، ظرف تو را شکسته. ولی یک احتمال دیگر هم هست آن هم اینکه لیلیِ مذکور فقط وحشی و بی ادب باشد. یک آدم بی ادب هیچ منظوری جز توهین یا زیر سوال بردن تو ندارد. فلذا احتیاط کن دوست من! چون معمولا لیلی هایی که به تور من خورده اند فقط آدم های مغرور از خود راضی بودند، و من با یک جام شکسته دست از پا دراز تر به خانه برگشتم.

  • ۰۰/۰۴/۱۳
  • سایه

نظرات (۳)

مجنونم زیادی مجنون بوده‌ها :|

این بیت فقط برا خداست که صادقه :)

پاسخ:
الحق اسمش برازندشه :))
به قول خانم دارابی توی ورود آقایان ممنوع، عشق دو نوعه: عشق مادر به فرزند و عشق بنده به خدا، بقیه ش کشکه :))

اتفاقا من با نظریهٔ شما موافق‌ترم تا اون نظریه مشهور.

اونقدری که به نظرم اصلا اون نظریه اول فقط به صورت استثناء و خیلی معدود لا به لای بعضی از این لیلی‌های مغرور بی‌ادب می‌تونه وجود داشته باشه:))

حداقل واسه من که اینطوری بوده :)

 

و البته پناه بر خدا اگر دل آدم پیش یکی از این مغرورها گیر کنه -_-   آدم فقط می‌تونه به مرگ راضی بشه از دستشون :| :/

پاسخ:
دقیقا =)
کلا خدا «مجنون شدن» نصیب آدم نکنه که بخواد گیر لیلی بیفته :))

شایدم مجنون یه آدم سیریش وقیح بوده که به بدترین شکلم طردش می‌کردی، باز برداشت عاشقانه می‌کرده برا خودش! والا!

 

+ با شما نیستم، کلی عرض کردم :) 

پاسخ:
=))))
کلا این بیت جز انکار واقعیت چیزی دیگه ای نیست!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">