پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

Time flies

يكشنبه, ۱۳ تیر ۱۴۰۰، ۰۶:۱۱ ب.ظ

اولین باری که به عنوان پشتیبان و مشاور جلوی کلاس کنار بقیه همکارانم ایستادم تا خودم را معرفی کنم، هیچ وقت از یادم نمی رود. دو سه هفته از کنکورم گذشته بود. بقیه پشتیبان ها هر کدام خودشان را معرفی کردند، رتبه شأن را گفتند، اینکه کدام دانشگاه درس می خوانند و ترم چند هستند و چه رشته ای می خوانند را هم گفتند، آخر هم اضافه کردند که سال nـُم است که در مدرسه کار می کنند.

من؟ فقط توانستم اسم و فامیلم را بگویم! نه رتبه ای آمده بود، نه هنوز دانشجو بودم، نه تا به حال کار کرده بودم. لحظه ی به یاد ماندنی ای بود. در کمتر از ۳۰ ثانیه خودم را معرفی کرده بودم. الان که ۴ سال از آن روز گذشته و هفته ی بعد پای دوره ۲۶ به پیش دانشگاهی باز می شود، یاد آن روز ها افتادم و گفتم اوه دختر! داری پیر می شوی!

  • ۰۰/۰۴/۱۳
  • سایه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">