اراده را کجای این جهان جای می دهی؟
- ۰۰/۰۳/۲۶
یادمه یه بار مصلحی میگفت بهترین زمانی که شما میتونید به رویکردها و نظریات مختلف انتقادهای عمیق داشته باشین توی همین دوران کارشناسیه که تازه اول راهید. بعدش دیگه غرق در اون نظریات میشین و میپذیرینشون و بیشتر ازشون دفاع میکنین تا اینکه بخواین دفاع کنین!
و به نظرم نقدت کاملا وارده! حتی توی رویکردهای وجودی و اون هایی که بعدتر اومدن هم اگه دقت کنی، یشتر روی اراده و خواست فرد و مسئولیت پذیریش تمرکز کردن
cbt کار ببینم اسید میپاشم. این از من
من در بحث شما علوم انسانیها دخالت نمیکنم D: فقط اینو برای آقای اکبری مینویسم (اگر ببینن) و یه موز برمیدارم و از کادر خارج میشم :))
آشنایانِ رهِ عشق در این بحر عمیق
غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
(حافظ)
Cbt, ptc
pct و ctp و bct و اینا چوطورن🤓🥴
ببین دیگه اصلا منو سر اینا مسخره نکنا. منم دیگه این سی و پی و تی و ال و بلو دارم تو چنته😌
برو بینم. چارتا ادمن دیگه. تازه ما با اگوست کنت اینا اونقد کاری نداریم که.
یه کانته یه دکارت. تامام
=))))
دقیقا! واسه همینم تصمیم گرفته بودم اصلا نرم سمت وزارت بهداشت!!
کلاس نظریههای نوفرستی واقعاا خوب بود!
دقیقا. عمیق شدن اگه با شرط هایی نباشه، الزاما به جبرگرایی می رسه، دیگه شما هیچ امکانی برای کنش کردن خارج از اون تحلیلی که بهتون نسبت داده میشه رو ندارید، حتی اگه علیه ش تلاش کنید، باز میشه گفت این هم خودش به همون دلیله و یا هر کار دیگه ای، خلاصه در هر صورت باخته.
نتیجه دیگه ش هم یک رئالیسمِ شدیداً سیاهه که در نتیجه نه تها باعث اصلاح زندگی فرد نمیشه، بلکه خودش در کنار زندگی اصالت پیدا می کنه و اصلا مانع فرایند سیل آسای «زندگی» میشه و به شکل یک فرایند تمام نشدنی درمیاد، انگار فرد تا آخر عمرش باید به روانکاو / رواندرمانگر تحلیلی/ تراپیست یا ... مراجعه کنه.
نیچه اشارتی به این موضوع داره:
آب در اعماق است اما وقتی آب را یافتی باید در سطح بایستی و بنوشی. کسی برای خوردن آب به عمق چاه فرو نمی رود.
آه! این یونانیها چه اندازه زیستن را میدانستند، اینگونه زیستن مستلزم عزم دلیرانه «در سطح ماندن» است. یونانیها به واسطه ژرفنگریشان بود که در سطح زندگی میکردند. آنها در دریای زندگی غرق نمیشدند، آنها دردریای زندگی شنا میکردند.