پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

اراده را کجای این جهان جای می دهی؟

چهارشنبه, ۲۶ خرداد ۱۴۰۰، ۰۱:۱۰ ق.ظ
روان‌درمانگر تحلیلی - یا هر نوع روان‌درمانگر با هر رویکردی که زیربنای تحلیلی دارد - می تواند در عین کمک کننده بودن، آسیب زننده باشد. می پرسید چرا؟ [اصلا اگر تا اینجا خوانده باشید و برایتان مطلبی درباره روان‌درمانی تحلیلی مهم باشد :))) ] خب بله. پرسیدید چرا و منتظر جواب بسیار علمی و خاص من هستید ولی زِکّی. فقط میخواهم افاضات کنم و رسماً چیز خاصی برای ارائه ندارم. چرا می گویم کمک کننده است؟ چون واقعا برای بعضی آدم ها صرفا در سطح رفتار و شناخت ماندن جواب نمی دهد. باید بروی آن ته مَه ها ببینی چه پیدا می کنی، ببینی ریشه کجاست. مثلا من خیلی وقت ها باید ببینم رفتار غیر منطقی ام از کجا ناشی می شود! چرا به این آدم جذب شده ام؟ چرا فلان احساس غیر منطقی را دارم؟ بخاطر همین است که با درمانگر های cbt خیلی کنار نمی آیم. البته شاید هم تجربه من تجربه خوبی نبوده ولی تا جایی که میدانم تقریبا همه درمانگر های cbt همینطورند. در نتیجه ترجیح من مثلا درمان های مواجهه ای ست. مثل ptc که زیربنای تحلیلی هم دارد. ولی گاهی وقت ها همین روان درمانگر تحلیلی به سمت جبرگرایی حرکت می کند. یعنی مثلاً اگر با رییست مشکل داری، احتمالا بر می گردد به اینکه کلا نسبت به منبع قدرت حساسی و ممکن است ناشی از ارتباط تو با پدرت - که برایت منبع قدرت است - بشود. کلا گاهی به این سمت حرکت می کنند که هررررر کاری کنی «ناشی از چیزی ست»! و آن چیز صد البته که اراده نیست. عقده های دوران کودکی، ارتباطات پوسیده با دیگران یا هر عامل دیگری ست ولی اراده نه!
من خیلی بلدِ این حرف ها نیستم. در حد یک دانشجوی ترم ۶-۷هر چیز که به ذهنم می آمد را گفتم و بابت حرف های غیر علمی یا شاید نادرستم از جامعه روانشناسان، روانپزشکان، بچه های علوم تربیتی، دکتر رضازاده، طرفداران استقلال و ارسطو و افلاطون عذر میخواهم. باشد که رستگار شوم.
  • ۰۰/۰۳/۲۶
  • سایه

نظرات (۸)

  • صابر اکبری خضری
  • دقیقا. عمیق شدن اگه با شرط هایی نباشه، الزاما به جبرگرایی می رسه، دیگه شما هیچ امکانی برای کنش کردن خارج از اون تحلیلی که بهتون نسبت داده میشه رو ندارید، حتی اگه علیه ش تلاش کنید، باز میشه گفت این هم خودش به همون دلیله و یا هر کار دیگه ای، خلاصه در هر صورت باخته.
    نتیجه دیگه ش هم یک رئالیسمِ شدیداً سیاهه که در نتیجه نه تها باعث اصلاح زندگی فرد نمیشه، بلکه خودش در کنار زندگی اصالت پیدا می کنه و اصلا مانع فرایند سیل آسای «زندگی» میشه و به شکل یک فرایند تمام نشدنی درمیاد، انگار فرد تا آخر عمرش باید به روانکاو / رواندرمانگر تحلیلی/ تراپیست یا ... مراجعه کنه.
    نیچه اشارتی به این موضوع داره: 
    آب در اعماق است اما وقتی آب را یافتی باید در سطح بایستی و بنوشی. کسی برای خوردن آب به عمق چاه فرو نمی رود. 
    آه! این یونانی‌ها چه اندازه زیستن را می‌دانستند، این‌گونه زیستن مستلزم عزم دلیرانه «در سطح ماندن» است. یونانی‌ها به‌ واسطه ژرف‌نگری‌شان بود که در سطح زندگی می‌کردند. آن‌ها در دریای زندگی غرق نمی‌شدند، آن‌ها دردریای زندگی شنا می‌کردند.

    پاسخ:
    بله موافقم. شما تخصصی تر بیان کردید. و البته باید از نیچه هم در انتها عذرخواهی کنم.

    یادمه یه بار مصلحی میگفت بهترین زمانی که شما میتونید به رویکردها و نظریات مختلف انتقادهای عمیق داشته باشین توی همین دوران کارشناسیه که تازه اول راهید. بعدش دیگه غرق در اون نظریات میشین و میپذیرینشون و بیشتر ازشون دفاع میکنین تا اینکه بخواین دفاع کنین!

    و به نظرم نقدت کاملا وارده! حتی توی رویکردهای وجودی و اون هایی که بعدتر اومدن هم اگه دقت کنی، یشتر روی اراده و خواست فرد و مسئولیت پذیریش تمرکز کردن

    پاسخ:
    حالا شاید باورت نشه الان سر کلاس مصلحی ام :)) یه پست هم راجبش حتما میذارم اصن :))
    آره واقعا. مخصوصا اگه بریم سمت وزارت بهداشت دیگه رویکرد ها فیزیولوژیک تر هم میشن. این ترم با نوفرستی نظریه ها دارم و دارم خیلی حال می کنم :))

    cbt کار ببینم اسید میپاشم. این از من

    پاسخ:
    نه به خشونت علیه cbt کاران :)))
  • سیمیا ‌‌‌‌‌
  • من در بحث شما علوم انسانی‌ها دخالت نمی‌کنم D: فقط اینو برای آقای اکبری می‌نویسم (اگر ببینن) و یه موز برمی‌دارم و از کادر خارج می‌شم :))

     

    آشنایانِ رهِ عشق در این بحر عمیق

    غرقه‌ گشتند و نگشتند به آب آلوده

    (حافظ)

    پاسخ:
    شما صاحب اختیارید :]
    برای منم یه بیت می نوشتی دلمو نمیشکوندی :,((

    Cbt, ptc

    pct و ctp و bct و اینا چوطورن🤓🥴

    پاسخ:
    کنت، کانت، کانته، دکارت 
    اینا چوطورن :))

    ببین دیگه اصلا منو سر اینا مسخره نکنا. منم دیگه این سی و پی و تی و ال و بلو دارم تو چنته😌

    پاسخ:
    مسخره چیه بابا خدایی سختن :)))

    برو بینم. چارتا ادمن دیگه. تازه ما با اگوست کنت اینا اونقد کاری نداریم که.

    یه کانته یه دکارت. تامام

    =))))

    دقیقا! واسه همینم تصمیم گرفته بودم اصلا نرم سمت وزارت بهداشت!!

    کلاس نظریه‌های‌ نوفرستی واقعاا خوب بود!

    پاسخ:
    من ولی تصمیم دارم :,)
    خیلییییی
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">