گریزی به گذشته
سه شنبه, ۱۸ خرداد ۱۴۰۰، ۱۲:۲۵ ق.ظ
گفته بود من تا به حال با کسی نتوانسته ام حرف مشترک پیدا کنم. در 26 سال زندگی اش نتوانسته بود کسی را پیدا کند که عمیقا او را بفهمد. آقای دکتر از او پرسید از کجا معلوم خانم سایه بتواند شما را بفهمد؟ از کجا معلوم خانم سایه آن یک نفر باشد که شما بتوانید با او حرف مشترکی پیدا کنید؟ گفته بود فکر می کنم که هست. این مکالمه را که برایم تعریف کردند، واقعا بی اغراق بر خودم لرزیدم. معلوم بود که من آن یک نفر نیستم! معلوم بود که من آن آدمی نیستم که بتوانم رفیق این بزرگوار بشوم! چطور همچین حرفی را می زد؟ چطور مطمئن بود؟ واقعا این اطمینان را از کجا می آورید؟ نکنید ... نه، اینکار را نکنید!
- ۰۰/۰۳/۱۸
بچه! این ها یه حسه. همون کانکشن. نگفته مطمئنه. گفته شاید باشه :)