کارو یک سره کن، ممنونتم
چهارشنبه, ۱۲ خرداد ۱۴۰۰، ۰۱:۰۹ ق.ظ
گفتی به تو گر بگذرم از شوق بمیری
قربان قدت، بگذر و بگذار بمیرم ...
- ۰۰/۰۳/۱۲
گفتی به تو گر بگذرم از شوق بمیری
قربان قدت، بگذر و بگذار بمیرم ...
خب باید بشینی سر راهش که گذرش بیفته :))
یاد هماتاقیم افتادم که داشت غر میزد که چرا من سینگلم؟ گفتم چون هروقت اومدم دیدم نشستی گوشهی این اتاق و داری سریال کرهای نگاه میکنی D: کی غیر از من تو رو میبینه؟
چشمت بلای جان و تو از جان عزیزتر
ای جان فدای چشم تو، با قصد جان بیا!
(فاضل نظری)