پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

انفعال

شنبه, ۸ خرداد ۱۴۰۰، ۰۲:۴۲ ق.ظ

دست خودم نبود. هیچ چیز دست خودم نبود. انگار آهنربایی بودم که ناگزیر به سمت مقصود حرکت می کردم. انگار اشتیاق در درونم شعله می کشید، مرا می سوزاند، خاکستر می کرد و دوباره از خاکسترم مرا متولد می کرد و دوباره همان شعله را در درونم می یافتم که زبانه می کشید.

دست خودم نبود، کششی حس می کردم که اراده ی من در برابرش پوچ بود. آنقدر که می توانستم یک جلسه با ویلیام گلسر بگذارم و به او ثابت کنم که نظریه انتخابش اینجا درباره من صدق نمی کرد. آنقدر که می توانستم تمام بنیان های روان‌درمانی اگزیستانسیال را زیر سوال ببرم. دستی مرا به آن سمت می کشید و من توان مقاومت نداشتم. میدانم نمی‌فهمی چه می گویم ولی در همین حد از من بپذیر. سرزنشم نکن. چه می کردم؟ ... به هر دری زدم، ولی دست خودم نبود ... آخرش را می دانستم ولی دست خودم نبود ...

  • ۰۰/۰۳/۰۸
  • سایه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">