پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

.

چهارشنبه, ۵ خرداد ۱۴۰۰، ۰۸:۱۹ ب.ظ

دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست،

تا ندانند حریفان که تو منظور منی. [و این نشان می دهد حسود های پلاستیکی از زمان سعدی هم بوده اند و سعدی هم خودش استاد مخ زنی بوده. بله.]

  • ۰۰/۰۳/۰۵
  • سایه

نظرات (۲)

اصلن تا پستو خوندم حس کردم سعدی این شعرو گفته فقط و فقط به خاطر اینکه حواس پرتی خودش وقتی که محبوب داشته از جلوش رد می شده و اون ندیده‌ش رو توجیه کنه تا اون دختره ی لوس بیشتر از این گریه نکنه :|

و این کامنت انقدر چرته که باید ناشناس می دادم.خدافس

پاسخ:
شاید هم گفته که بگه اون دفه که آنلاین بوده ولی بهش پیام نداده چرا اینکارو کرده =)))
نه اختیار دارید چرت چیه ما کامنت دوست داریم =}}

آفرین،اینم هست =}

 

 

:))

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">