پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

.

سه شنبه, ۴ خرداد ۱۴۰۰، ۰۱:۵۸ ق.ظ

چرا یک سوال درآوردن ساده برای امتحان ترم بچه ها را انقدر طول می دهم؟ با هر سوالی که تایپ می کنم انگار که جانم می خواهد از بدنم جدا شود. seriously, what's wrong with me!

  • ۰۰/۰۳/۰۴
  • سایه

نظرات (۴)

باز خوبه تایپ میکنی خرد خرد

نه چون من که یه ساعت مونده به امتحانشون تازه فک میکنم چرا معلم شدم که بخوام سوال طرح کنم:    ] 

پاسخ:
وای من صبحا این فکرو میکنم :)))) ۷:۳۰ صبحححح :))

من اونموقع اصلا فکری نمیکنم:))))) هههِچ فکری

پاسخ:
انتخاب واحدتو یادمه =}

حالا اون نه بود تازه! یعنی هفت و نیم صبح سرکلاس منطق من درس نمیدم، خدااا درس میده به این بچه ها:))) 

پاسخ:
منطق :))))) شما فقط 7:30 صبح فبک درس بده

اقا من هفت و نیم صب فبکمم نمیاااااد:))) 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">