شرح حالی کوتاه.
دوشنبه, ۳ خرداد ۱۴۰۰، ۰۲:۵۸ ب.ظ
خیلی خسته و کوفته ام، از صبح علی الطلوع - ساعت ۶:۳۰ صبح - بیدارم و با سپیدار بیرون بودیم. می آیم و مفصل می نویسم. الان حتما باید بخوابم، ولی قبل خواب می خواهم از خودم بپرسم: «قوه ی تخیلات اذیتت نمی کنه؟ چون در هر حال پدر منو درآورده!...»
- ۰۰/۰۳/۰۳