پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

1166

چهارشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۴:۵۴ ب.ظ
و به خون روی کفش هایت دختر زیبای افغان و به فریاد های بلند مردم فلسطین، می نویسم که شب تار سحر می گردد، یک نفر مانده از این قوم که بر می گردد ...
  • ۰۰/۰۲/۲۲
  • سایه

نظرات (۱)

بعید میدونم، خاورمیانه هم که خوب بشه، یکجا دیگه جنگ پا نگیره :(

 اینجور جاها دلم دقیقا حس شعر «هست شب» نیما یوشج رو داره؛ مخصوصا اونجا که میگه «باتنش گرم ،بیابان دراز  مرده را ماند در گورش تنگ »

پاسخ:
 یه روزی میاد که ریشه ی ظلم کنده میشه، من به منجی معتقدم.
حق.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">