پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

یار دبستانی من

سه شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۳:۱۳ ب.ظ

این پست آکوآ را دیده اید؟ آخرش هر دو تایمان سر غلط املایی جان به جان آفرین تسلیم خواهیم کرد.

  • ۰۰/۰۲/۱۴
  • سایه

نظرات (۵)

هر سه*

پاسخ:
همه شاگردین خلف فرهنگ :))

ببین نمیتونی تصور کنی من چقددددر عصبی میشم از دیدن همچین چیزی. تازه از بعد نوشتن تو روزنامه و اینا رو بخشای نگارشیم حساس شدم و دیگه قشنگ دارم وسواس میگیرم-_-

اما املا بیشتر دیوونم میکنه. خاصه وسط اظهار نظر کارشناسانه ی طرف تو کپشنی کامنتی چیزی. درحدی که دوس دارم طرفو بلاک کنم و گوشیو بندازم دو متر اونطرف تر

پاسخ:
آقا داری خطری میشی :))) کارشناسی که غلط املایی داره رو که باید بذاری دم کوزه. چه ربطی داشت نمیدونم.

عاخ عنوان پستت :,)

پاسخ:
هنوز در حسرت اون کارت پستالی که دوم دبستان بهم دادی :)

وای من اون کارت پستال رو نبینم هرگز :)))))

پاسخ:
بیا وقتی بشرا نیست باهم باشیم :)))))
واکنش من به الانِ بشرا: هه! تو نیستی ولی من چرا، هه!

دیگه بشری که نیست بیا با خیال راحت با هم باشیم :))

پاسخ:
حالا که اینطوریه، دختر خانوم با من دوست میشی :))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">