او.
شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۳:۰۱ ق.ظ
نخست دیر زمانی در او نگریستم
چندان که چون نظر از وی باز گرفتم
در پیرامون من
همه چیزی به هیئت او درآمده بود،
آنگاه دانستم که مرا دیگر از او
گریز نیست.
*شاملو از تو بابت سرودن این شعر ممنونم. می توانم این شعر را هر روز و هر لحظه زمزمه کنم.
- ۰۰/۰۲/۱۱