پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

fantasise

سه شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۲:۴۰ ب.ظ
و من، در حسرت خنده های بی تکلفت، در حسرت کوله پشتی مشکی کهنه ای که در تمام کتاب فروشی ها آن را پشتت می اندازی. در حسرت چیدن کتاب ها در قفسه های کتابخانه، زدن قاب ها به دیوار، پارک کردن کفش ها در کنار هم. در حسرت صدای آب پر کردن گلدان کوچک شیشه ای برای گل های آلسترومریا ی زشت. و من در حسرت جان ات.
و دوست دارم همینطور خیال ببافم. هر کس هم دوست ندارد خب از ایران برود.
  • ۰۰/۰۲/۰۷
  • سایه

نظرات (۱)

فقط جمله اخر:)))))) 

پاسخ:
:)))))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">