پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

مراتب تشکر و قدردانی

دوشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۵:۲۴ ب.ظ

با سپیدار آب هندوانه ی روح نوازی خوردیم و روی یک تکه کیک ظاهرا هویج، دو شمع 2 و 1 گذاشتیم، خانه پر شد از بوی پلاستیک سوخته ی شمع. از همان اول هم معلوم بود که شمع ها از سوختنشان خیلی ناراحتند. Lord of the rings دیدیم، غذای زیبایی خوردیم و بعد خوابیدیم. 4-5 ساعت خوابیدیم. از اینکه در خوشی ها و سختی ها، در امتحان روانسنجی و در میان ترم مدیریت استرس، در دوشنبه 16 اردیبهشت 98، در تولد 19 سالگیم سر کلاس اندیشه اسلامی رهنمایی، در کلاس های عمومی دانشکده فنی، در بوفه رفتن های دانشکده علوم، در اربعین 98، در مشهد 97، در آتش زدن فر خانه تان و در نارنگی خوردن در اتوبوس همراهم بودی، سپاسگزارم.

  • ۰۰/۰۲/۰۶
  • سایه

نظرات (۱)

  • صابر اکبری خضری
  • هشدار 

    در حال روزه داری نخوانید

    پاسخ:
    ان شاء الله هر روزه داری به وصال مرادش که آب هندونه ست، برسه.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">