پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

غیرقابل‌پیگیری

چهارشنبه, ۱۸ فروردين ۱۴۰۰، ۱۱:۰۰ ب.ظ
بله، این روز ها بیشتر از همیشه خودسانسوری دارم. از نوشتن طفره می روم. گاهی اندوه بر من هجوم می آورد و مرا در خود غرق می کند، گاهی رضایت تمام وجودم را فرا می گیرد. شاید هم بنویسم، از رویایی که نمی خواهم تمام شود بنویسم، از کابوسی که لحظه شماری می کنم به اتمام برسد بنویسم، از دیدن های تصادفی و از ندیدن های عمدی، از تپش قلبی که دست خودت نیست و از سردی های خودآگاه بنویسم. از اعتمادی که دارم و از اضطرابی که در برم گرفته. از تناقضی که دچارش هستم. از فکر کردن به بدترین و بهترین چیزی که می تواند بشود. کاش می خوابیدم دو سه ماه بعد بیدار می شدم. شب هجوم می آورد. خانه هجوم می آورد. همین.
  • ۰۰/۰۱/۱۸
  • سایه

نظرات (۱)

آه خانم سایه.. دقیق! 

پاسخ:
آه خانم میم عین ..
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">