پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

پناه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

این وبلاگ، ادامه ی چهارسال نوشتن در وبلاگ ایهام است. شهریور 94 اولین نوشته را منتشر کرده ام و حال 7 سال از آن روز ها می گذرد.
•اینجا خبر خاصی نیست. برای دنبال شدن، دنبال نفرمایید.

هان ای دل عبرت بین!

جمعه, ۱۳ فروردين ۱۴۰۰، ۰۱:۳۱ ق.ظ

در دفترم دنبال چیزی می گشتم. صفحه ها را که ورق می زدم، دیدم بالای یک برگه نوشته ام «پیش تو آرامشی بود این دل دیوانه را ...». یادم آمد به چه بهانه ای این مصرع را نوشته بودم. سری به نشانه تاسف تکان دادم و با خودم گفتم که خانم سایه! پیش او دل دیوانه ات آرامش داشت؟ نه واقعا تو به آن وضعیت می گفتی آرامش؟ خواب و خوراک نداشتی دیوانه! تو یک منبع اضطراب متحرک بودی! در هر جا که راه می رفتی - خانه، مدرسه، دانشگاه، خیابان، مترو، کافه های انقلاب - چکه چکه اضطراب از تو می چکید! خلاصه خیلی برای خودم متاسف و متاثر شدم و به خودم قول دادم که از این به بعد این حرف را جایی نگویم مگر دل دیوانه ام واقعا پیش وِی آرامش داشته باشد.

  • ۰۰/۰۱/۱۳
  • سایه

نظرات (۱)

خانم سایه

جهت ارائه‌ی پاره‌ای توضیحات به پی وی من مراجعه کنید چون دارم میمیرم از فضولی :))))

پاسخ:
نه بابا خبری نبوده صبا جون :)))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">