هان ای دل عبرت بین!
جمعه, ۱۳ فروردين ۱۴۰۰، ۰۱:۳۱ ق.ظ
در دفترم دنبال چیزی می گشتم. صفحه ها را که ورق می زدم، دیدم بالای یک برگه نوشته ام «پیش تو آرامشی بود این دل دیوانه را ...». یادم آمد به چه بهانه ای این مصرع را نوشته بودم. سری به نشانه تاسف تکان دادم و با خودم گفتم که خانم سایه! پیش او دل دیوانه ات آرامش داشت؟ نه واقعا تو به آن وضعیت می گفتی آرامش؟ خواب و خوراک نداشتی دیوانه! تو یک منبع اضطراب متحرک بودی! در هر جا که راه می رفتی - خانه، مدرسه، دانشگاه، خیابان، مترو، کافه های انقلاب - چکه چکه اضطراب از تو می چکید! خلاصه خیلی برای خودم متاسف و متاثر شدم و به خودم قول دادم که از این به بعد این حرف را جایی نگویم مگر دل دیوانه ام واقعا پیش وِی آرامش داشته باشد.
- ۰۰/۰۱/۱۳
خانم سایه
جهت ارائهی پارهای توضیحات به پی وی من مراجعه کنید چون دارم میمیرم از فضولی :))))