پست می گذارم، حتی به غلط :]
این وقت ها که سلسله وار پست هم پست می گذارم، شرمنده ی اخلاق ورزشی آن ستاره خاکستری بالای صفحه بزرگواران دنبال کننده می شوم. یکبار دیگر هم عرض کرده بودم، شرمنده ام ولی عذرخواه نه. :)
- ۰ نظر
- ۰۱ دی ۹۹ ، ۲۳:۲۱
این وقت ها که سلسله وار پست هم پست می گذارم، شرمنده ی اخلاق ورزشی آن ستاره خاکستری بالای صفحه بزرگواران دنبال کننده می شوم. یکبار دیگر هم عرض کرده بودم، شرمنده ام ولی عذرخواه نه. :)
باید بگویم که حس می کنم می توانم تمرین های PTC ام را تا آخر دنیا ادامه دهم، تا آخر دنیا سر ساعت های فرد، بنشینم یک گوشه، همان فکر ها و اتفاقات را رقم بزنم و تا ابد بگریم.
*منتظرم باش خانم صاد عزیز :`)
داشتم بعد نماز دانه به دانه دعاهایم را به خدا می گفتم، یکهو به خودم آمدم دیدم دارم زیرلب می گویم: « خدایا سعی کن فلانی براش فلان اتفاق بیفته» :) سعی کن؟ :)))) عجب بنده ی بی تربیتی.
*جدای از شوخی، سبحانک انی کنت من الظالمین.
کاش یک نسخه از خودم می بود که برنامه های یک ماهه این پنج بچه ام را می ریخت. یک نسخه دیگر مقرری کلاس را می خواند، یک نسخه دیگر پودر منزیم می خورد، یک نسخه دیگر هم وویس های آسیبشناسی را گوش می کرد. خدایا کاش قابلیت duplicate داشتیم یا حتی triplicate! آه جُرج!
متاسفانه - یا خوشبختانه! - در زمینه خواستگاری (در حد خودم) انقدر با آدم های متفاوت سر و کله زدم، حرف زدم، تعجب کردم، خندیدم، اذیت شدم و اشک ریختم، که از نگاه یک آدم و صحبت کردنش، میتوانم تا ته این داستان را بروم. تا به حال همچین اعترافی را صریحا نگفته ام و همیشه هم سعی کردم شاکر باشم، ولی از این داستان ها، پراکندگی ها، درگیری ها و اضطراب ها، واقعا خسته ام.
به سراغ من اگر می آیی ای مهربان،
دسته گل نرگس و بادام زمینی روکش دار و بستنی بیاور.
و یک بُردگیم،
که با آن ساعت ها بازی کنیم.